اواخر بهار 92
وای مامانی ماشالا خیلی شیطون شدی البته همراه با شیرین کاری ... تا صدای اهنگ میشنوی دست دسی میکنی و خودتو به حالت رقص تکون میدی.عاشق اهنگ بارانی تا میشنوی همچین باهاش همخونی میکنی که میخوام درسته بخورمت 4دست وپا میری کل خونه سرک میکشی خیلی دوست داری کیف من و بگیری و هرچی توشرو خالی کنی عاشق اب بازی شدی میری تو وان و کلی کیف میکنی ولی وقتی سرتو میشورم دیگه نق میزنی در ضمن خیلی هم اب میخوری حتی تو حموم وقتی تو وان نشستی خیلی ناز سرتو میاری پایین و مخصوصا از لبه اب میخوری انقدر این کارتو دوست دارم ولی نمیزارم ادامه بدی چون اون اب که خوردنی نیست جوجه من.وای خوشگلم مامان و بابا عاشق اون موهای ناز شمان چند وقت پیش موهاتو از پشت بستم انقدر ذوق کردیم وقوربون صدقت رفتیم که نگو تازه کجاشو دیدی واست خرگوشیم میبندیم.تازگی ها گاز میگیری البته بیشتر منو تا یه بچه میبینی هجوم میاری به سمتش بچه بیچاره فکر میکنه میخوای بزنیش ولی من میدونم از روی ذوقته این جور وقتا خیلی مراقبتم همه میگن ول کن بچست ولی من نمیخوام شرمنده شیم...تازکی یاد گرفتی بوس میکنی خیلی اروم لبتو نزدیک میکنی به صورتمون کلاغ پر میکنی وقتی میگم کلاغ شما میگی پ خیلی خوردنی شدی وای مامانی عاشقتم...چند وقت پیش تولد سعید داداش من ودایی مهربون شما بود خاله های من و زن عموم و عمم خونه مادرجون مریم بودیم خیلی خوش گذشت از همین جا تولد دایی مهربونو تبریک میگیم...تعطیلات هم با فامیلامون رفتیم دریا خیلی خوش گذشت شما هم برای اولین بار مایو پوشیدی رفتی تو اب دریا ابتنی کردی خیلی ذوق میکردی عزیزم فقط حیف که عکس ننداختم به جاش کلی فیلم گرفتم...